زاهد ظاهرپرست
از حال ما آگاه نیست / در حق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست (A02)
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم / کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون
نخواهد شد (B10)
نخفته ام ز خیالی که می پزد دل من / خمار صد شبه دارم شرابخانه کجاست (B26)
از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت / بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم (B36)
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست / چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم (B54)
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد / هرکس که این ندارد حقا که آن ندارد (C11)
قلندران حقیقت به نیمجو نخرند / قبای اطلس آنکس گه از هنر عاریست (B62)
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست / راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش (B64)